«فشاری که در موقع تولیدمثل، دونفر را برای دفع تنهایی بههم میچسباند در نتیجه همین جنبه [[جنون|جنونآمیز]] است که در هرکس وجود دارد و با تاسفی آمیخته است که آهسته بهسوی عمق [[مرگ]] متمایل میشود [...] تنها مرگ است که دروغ نمیگوید! حضور مرگ همه موهومات را نیست و نابود میکند. ما [[کودک|بچهٔ]] مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریبهای [[زندگی]] نجات میدهد، و درته زندگی، اوست که ما را صدا میزند و بهسوی خودش میخواند.»
سگ ولگردش اولین کاری بو که ازش خوندم...تا 2 روز بهت زده بودم...
«فشاری که در موقع تولیدمثل، دونفر را برای دفع تنهایی بههم میچسباند در نتیجه همین جنبه [[جنون|جنونآمیز]] است که در هرکس وجود دارد و با تاسفی آمیخته است که آهسته بهسوی عمق [[مرگ]] متمایل میشود [...] تنها مرگ است که دروغ نمیگوید! حضور مرگ همه موهومات را نیست و نابود میکند. ما [[کودک|بچهٔ]] مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریبهای [[زندگی]] نجات میدهد، و درته زندگی، اوست که ما را صدا میزند و بهسوی خودش میخواند.»